پخش زنده حرم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :1
کل بازدید :17785
تعداد کل یاد داشت ها : 34
آخرین بازدید : 103/2/9    ساعت : 7:50 ص

 

کرد ابراهیم بر پا کعبه را

قلب توحید جهان و قبله را

کعبه تنها شکل اندر هندسه

شش مربع شش جهت بر تسویه

هست کعبه سمبل ذات خدا

کل اضلاعش بود یکسان ترا

هر کجا که رو بگردانید شما

راست بینید جلوه ی روی خدا

تا که فرمان آمد ابراهیم را

ذبح کن اینک تو اسماعیل را

او اجابت کرد فرمان اله

برد فرزندش بسوی قتلگاه

آمدش شیطان با مکر و ریا

رمی کرد او را سه بار با بانگ لا

پس نهاد تیغ بر گلو فرزند را

تا کند ذبح کودک دلبند را

وحی آمد ای خلیل ماهلا

تو شدی پیروز در این ابتلا

بعد از این از نسل فرزند تو ما

همچنان بیرون کشانیم انبیا

چون که ابراهیم بتها را شکست

هم بت نمرود و شیطان را شکست

هم بت نفس و نهان خویش را

بت شکن شد او زمان خویش را

 

اززنده یا د محمد جواد شفیعیان





      

 

 

بخدا قسم انقدر بر این جامه ء کهنه ی خود وصله زده ام..که از وصله ی زننده آن شرم دارم.فردی به من گفت..چرا این جامه ء کهنه ی وصله وصله را از خودت دور نمی کنی؟!به اوگفتم ..تو از من دور شو!

 

به گاه بامدادان و طلوع فجر در هنگامه ی رستاخیز توده ها است که راهیان و رهروان شب مدافعان حق در شبهای دیجور اختناق ستوده می گردند.

 

خطبه ی شماره ی 60

 

مبادا که بعد از من خوارج را بکشید ..چون کسی که در تلاش برای دستیابی به حق بوده است..مانند آن کس نیست که در پی باطل رفته و آنرا دریافته است.یعنی معاویه و یارانش.

 

ترجمه ی نامه ی شماره 76نامه ی امام علی به عبدالله بن عباس هنگامی که او را در بصره جانشین خود قرار داد...

 

با سعه ء صدر با مردم برخورد کن چه..وقتی که با آنها دیدار میکنی.چه زمانی که با آنها می نشینی.چه هنگامی که به آنها دستور می دهی.از عصبیت و خشم دور باش که آن از خود بیگانه شدن شیطانی است.و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک میکند.از آتش به دور می دارد.و آنچه از خدا دور می کند...به آتش نزدیک می کند.

کتاب حکومت در نگاه علی (ع)

 

قسمتی از ترجمه ی نامه ی شماره ی 47

 

بخشی از سفارش امام علی به حسن و حسین-که بر آن درود باد-بعد از آنکه ابن ملجم-که نفرین خدا بر او باد -به آن حضرت ضربت زد.فرزندان عبدلمطلب !نمی توانم شما را غرقه در خون مسلمین ببینم..در حالی که..شعار می دهید که امیر مومنان کشته شد.هشدار!به هیچ وجه نباید جز قاتل من کشته شود..دقت کنید..تا زمانی که در اثر این ضربت مردم..پس آنگاه..ضربه ای در ازای ضربه اش به او بزنید..اما مبادا!که..اندام هایش را قطعه قطعه کنید!چرا که از رسول خدا-شنیدم که فرمود..مبادا اندام موجود زنده و یا مرده را تکه تکه کنید..اگر چه سگ درنده و هار باشد.

 

از..کتاب حکومت در نگاه علی(ع)

 

از..زنده یاد استاد محمدجواد شفیعیان

قسمتی از خطبه 159

 

بخدا قسم انقدر بر این جامه ء کهنه ی خود وصله زده ام..که از وصله ی زننده آن شرم دارم.فردی به من گفت..چرا این جامه ء کهنه ی وصله وصله را از خودت دور نمی کنی؟!به اوگفتم ..تو از من دور شو!

 

به گاه بامدادان و طلوع فجر در هنگامه ی رستاخیز توده ها است که راهیان و رهروان شب مدافعان حق در شبهای دیجور اختناق ستوده می گردند.

 

خطبه ی شماره ی 60

 

مبادا که بعد از من خوارج را بکشید ..چون کسی که در تلاش برای دستیابی به حق بوده است..مانند آن کس نیست که در پی باطل رفته و آنرا دریافته است.یعنی معاویه و یارانش.

 

ترجمه ی نامه ی شماره 76نامه ی امام علی به عبدالله بن عباس هنگامی که او را در بصره جانشین خود قرار داد...

 

با سعه ء صدر با مردم برخورد کن چه..وقتی که با آنها دیدار میکنی.چه زمانی که با آنها می نشینی.چه هنگامی که به آنها دستور می دهی.از عصبیت و خشم دور باش که آن از خود بیگانه شدن شیطانی است.و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک میکند.از آتش به دور می دارد.و آنچه از خدا دور می کند...به آتش نزدیک می کند.

 

روش سیاسی حکومت در نگاه علی(ع)

 

خطبه ی شماره ی 41

 

که در آن از فریبکاری /حکومتگران نسبت به مردم/باز می دارد و هشدار می دهد ای مردم!وفا همزاد و همریشه ی راستی است

 

..من سپری محکم تر و نگاهدارنده تر از وفا نمی شناسم.کسی که از چگونگی بازگشت خویش آگاه است..نیرنگ نمی زند.

 

در روزگاری بسر می بریم که اکثریت مردم فریبکاری و سیاست بازی را هوشمندی /زیرکی/تلقی می کنند..و ناآگاهان بی شناخت /ساده اندیشان/این تزویرگری مکاران را به حسن سیاست تعبیر می کنند.خدا این مکاران را بکشد!/از این فریبکاری ها/چه طرفی می بندند؟!کسی که به روشنی تحولات و دگرگونیهای امور را می بیند..با وجود اینکه

 

راه حیله گری را می داند اما فرامین و هشدارهای خدا /پای بند به اصول خدایی/مانع او /از اتخاذ شیوه های غیر اصولی/می گردند.پس با وجود اینکه راه حیله و فریب را دیده و می داند.و در

 

عین حال قدرت عمل آنرا هم دارد..این راه را رها کرده..بنابر این در این هنگام است که..فرصت طلبان-آنها که هیچ باکی از خیانت در دین ندارند-فرصت را غنیمت شمرده و از هیچ جنایت و خیانتی

 

کوتاهی نمی کنند.

 

.........................................................................................................................................

 

روش اقتصادی حکومت در نگاه علی(ع)

 

هنگامی که او را مورد انتقاد و سرزنش شدید قرار دادند که چرا بدون در نظر گرفتن امتیاز سابقه و شرف افراد بیت المال را برپایه ی مساوات میان مردم تقسیم می کند؟!

 

آیا میخواهید مرا وادار کنید که با ستم کردن در حق این مردمی..که بر آنان حکومت می کنم../از انحصارگران امتیاز طلب/برای خودم پشتیبان

 

و حامی درست کنم؟!به خدا قسم..تا روزگار می گردد..و تا ستاره ای در آسمان ..آهنگ ستاره ای دیگر را می کند..هرگز چنین نخواهم کرد.حتی اگر این مال..مال خودم هم بود..

 

بی تردید آنرا میان مردم مساوی تقسیم می کردم..تا چه رسد به اینکه کل مال..مال خداست/خدا-مالکی/سپس گفت..

 

هشیار باشید..پرداخت مال در غیر موضع حق آن..نابجا و اسراف است این کار صاحبش را در دنیا بلند می کند..در آخرت پائینش می آورد..در بین مردم..محترمش

 

می کند..و نزد خدا پست و خوارش می سازدهیچ فردی ..مالش را در غیر موضع حق صرف نکرد..و به غیر مستحق آن نداد ..مگر اینکه خداوند..زبان

 

تشکر آنان را بر او بست..و دوستی شان بنفع شخص دیگری تمام شد.پس اگر روزی چنین کسی زیر پایش خالی شود /از مسند قدرت بزیر افتد/و بیاری همان اشخاص که به آنها بناحق از بیت

 

المال بخشیده/محتاج شود..آنها بدترین یار و سرزنش-کننده ترین دوست خواهند بود

 





      

ثمره ازدواج مبارک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن است.
بنابر آن‌چه که از امام صادق علیه السلام رسیده است «محسن» که آخرین فرزند زهرا بود، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه علیها السلام وارد آمد، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید.
زینب، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.

زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش، زیبا،‌درخشان و جاودانی است.
مراسم نام‌گذاری این درّ ولایت را در تاریخ این گونه می‌خوانیم:هنگام ولایت زینب کبری، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند در باره آنان تصمیم می‌گیرد.

بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است.

یعنی همان گونه که فداکاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 






      

گرچه پیامبر اسلام(ص) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقه‏مند بود، اما در میان همسرانش بیش از همه، به خدیجه کبرى (س) و در میان فرزندانش بیش از همه، به فاطمه زهرا (س) علاقه‏مند بوده و اظهار محبت و لطف میفرمود.


 

زندگی نامه حضرت محمد (ص)

 

 

 

آغاز بعثت حضرت محمد (ص):

 

 


محمد امین ( ص ) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز با آفریننده جهان می پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می دید راستین و برابر با عالم واقع . روح بزرگش برای پذیرش وحی - کم کم - آماده می شد .

 

 

درآن شب بزرگ جبرئیل فرشته وحی مأمور شد آیاتی از قرآن را بر محمد ( ص ) بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد . سن محمد ( ص ) در این هنگام چهل سال بود . در سکوت و تنهایی و توجه خاص به خالق یگانه جهان جبرئیل از محمد ( ص ) خواست این آیات را بخواند : " اقرأ باسم ربک الذی خلق . خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم . الذی  علم بالقلم . علم الانسان ما لم یعلم " . یعنی : بخوان به نام پروردگارت که آفرید . او انسان را از خون بسته آفرید . بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است . خدایی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زندگی نامه حضرت محمد (ص)

 

 

 

حضرت محمد (ص) - از آنجا که امی و درس ناخوانده بود - گفت : من توانایی  خواندن ندارم . فرشته او را سخت فشرد و از او خواست که " لوح " را بخواند . اما همان جواب را شنید - در دفعه سوم - محمد ( ص ) احساس کرد می تواند " لوحی " را که در دست جبرئیل است بخواند . این آیات سرآغاز مأموریت بسیار توانفرسا و مشکلش بود .

 

 

جبرئیل مأموریت خود را انجام داد و محمد ( ص ) نیز از کوه حرا پایین آمد و به سوی خانه خدیجه رفت . سرگذشت خود را برای همسر مهربانش باز گفت . خدیجه دانست که مأموریت بزرگ " محمد " آغاز شده است . او را دلداری و دلگرمی داد و گفت : " بدون شک خدای مهربان بر تو بد روا نمی دارد زیرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستی و به بینوایان کمک می کنی و ستمدیدگان را یاری می نمایی " . سپس محمد ( ص ) گفت : " مرابپوشان " خدیجه او را پوشاند .

 

حضرت محمد (ص) اندکی به خواب رفت . خدیجه نزد " ورقة بن نوفل " عمو زاده اش که از دانایان عرب بود رفت ، و سرگذشت محمد ( ص ) را به او گفت . ورقه در جواب دختر عموی خود چنین گفت : آنچه برای محمد ( ص ) پیش آمده است آغاز پیغمبری  است و " ناموس بزرگ " رسالت بر او فرود می آید . خدیجه با دلگرمی به خانه برگشت .

 

 

 

معراج حضرت محمد (ص):

 


پیش از هجرت به مدینه که در ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت اتفاق افتاد، دو واقعه در زندگی حضرت محمد (ص) پیش آمد که به ذکر مختصری از آن می پردازیم : در سال دهم بعثت "معراج " پیغمبر اکرم (ص ) اتفاق افتاد و آن سفری بود که به امر خداوند متعال و بهمراه امین وحی (جبرئیل ) و بر مرکب فضا پیمایی به نام "براق " انجام شد.

 

 

حضرت محمد (ص) این سفر با شکوه را از خانه ام هانی خواهر امیر المومنین علی (ع ) آغاز کرد و با همان مرکب به سوی بیت المقدس یا مسجد اقصی روانه شد، و از بیت اللحم که زادگاه حضرت مسیح است و منازل انبیا (ع ) دیدن فرمود.

 

 

سپس سفر آسمانی خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسمانی و بهشت و دوزخ بازدید به عمل آورد، و در نتیجه از رموز و اسرار هستی و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بی پایان حق تعالی آگاه شد و به "سدرة المنتهی " رفت و آنرا سراپا پوشیده از شکوه و جلال و عظمت دید. سپس از همان راهی  که آمده بود به زادگاه خود "مکه " بازگشت و از مرکب فضا پیمای خود پیش از طلوع فجر در خانه "ام هانی " پائین آمد.

 

 

به عقیده شیعه این سفر جسمانی بوده است نه روحانی چنانکه بعضی  گفته اند. در قرآن کریم در سوره "اسرا" از این سفر با شکوه بدین صورت یاد شده است : "منزه است خدایی که شبانگاه بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصی که اطراف آن را برکت داده است سیر داد، تا آیتهای  خویش را به او نشان دهد و خدا شنوا و بیناست ". در همین سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پیامبر خاتم (ص ) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمایند، که نماز معراج روحانی مومن است .

 

 


اصحاب و یاران حضرت محمد (ص):

 



پیامبر اسلام(ص) چه در مکّه معظمه و چه در مدینه، داراى اصحاب و یاران باوفایى بود که برخى از آنان پیش از آن حضرت و برخى دیگر پس از ایشان از دنیا رفتند و تعداد آنان به هزاران نفر مى‏رسد. در این جا به نام برخى از صحابه مشهور آن حضرت اشاره می‏شود:

 



1. على بن ابى‏طالب(ع).


2. ابوطالب بن عبد المطلب.


3. حمزة بن عبدالمطلب.


4. جعفربن ابى‏طالب.


5. عباس بن عبدالمطلب.


6. عبداللّه بن عباس.


7. فضل بن عباس.


8. معاذبن جبل.


9. سلمان فارسى.


10. ابوذر غفارى (جندب بن جناده).


11. مقداد بن اسود.


12. بلال حبشى.


13. مصعب بن عمیر.


14. زبیر بن عوام.


15. سعد بن ابى وقاص.


16. ابو دجانه.


17. سهل بن حنیف.


18. سعد بن معاذ.


19. سعد بن عباده.


20. محمد بن مسلمه.


21. زید بن ارقم.


22. ابو ایوب انصارى.


23. جابر بن عبدالله انصارى.


24. حذیفة بن یمان عنسى.


25. خالد بن سعید اموى.


26. خزیمة بن ثابت انصارى.


27. زید بن حارثه.


28. عبدالله بن مسعود.


29. عمار بن یاسر.


30. قیس بن عاصم.


31. مالک بن نویره.


32. ابوبکر بن ابى قحافه.


33. عثمان بن عفان.


34. عبدالله بن رواحه.


35. عمر بن خطّاب.


36. طلحة بن عبیدالله.


37. عثمان بن مظعون.


38. ابو موسى اشعرى.


39. عاصم بن ثابت.


40. عبدالرحمن بن عوف.


41. ابوعبیده جراح.


42. ابو سلمه.


43. ارقم بن ابى ارقم.


44. قدامة بن مظعون.


45. عبدالله بن مظعون.


46. عبیدة بن حارث.


47. سعید بن زید.


48. خَبّاب بن اَرَت.


49. بریده اسلمى.


50. عثمان بن حنیف.


51. ابو هیثم تیهان.


52. ابىّ بن کعب.

 

 

 

تاریخ و سبب رحلت حضرت محمد (ص):

 

 

دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

 

 

 

محل دفن حضرت محمد (ص):

 

 

مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.





      

زندگی نامه حضرت محمد (ص)

 

 

مدت رسالت و زمامدارى حضرت محمد (ص): از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. حضرت محمد (ص)  علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

 

 



همسران حضرت محمد (ص):

 


1. خدیجه بنت خویلد.


2. سوده بنت زمعه.


3. عایشه بنت ابى بکر.


4. امّ شریک بنت دودان.


5. حفصه بنت عمر.


6. ام حبیبه بنت ابى سفیان.


7. امّ سلمه بنت عاتکه.


8. زینب بنت جحش.


9. زینب بنت خزیمه.


10. میمونه بنت حارث.


11. جویریه بنت حارث.


12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب.

 

 


نخستین زنى که افتخار همسرى حضرت محمد (ص) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود.

 

 

خدیجه کبرى (س) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبر اکرم(ص) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. حضرت محمد (ص) به احترام خدیجه کبرى (س) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج‏هاى پیامبر(ص) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى‏کردند، تسلّى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى می‏داد.

 



خدیجه کبرى(س) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(ص) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى‏رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».

 



حضرت خدیجه (س) در ایام همسرى با حضرت محمد (ص) از احترام ویژه رسول‏ خدا(ص) برخوردار بود و پیامبر(ص) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد می‏کرد.

 



از عایشه، سومین حضرت محمد (ص)، روایت شده است:

 



«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَ خَدیجَةَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِ فَادْرَکَتْنی الْغَیْرةَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَکَ اللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَ الغَضَبِ‏. (1)

 

 

حضرت محمد (ص) هیچ‏گاه از خانه بیرون نمی‏رفت مگر این که یادى از خدیجه مى‏کرد و از او به نیکى نام مى‏برد. یک روز که حضرت محمد (ص) از خدیجه (س) یاد کرده و خوبى‏هاى او را بیان میکرد، غیرت زنانگى بر من غالب شد و به پیامبر(ص) گفتم: آیا او یک پیرزن بیشتر بود و حال آن که خداوند بهتر از آن (یعنى عایشه) را به تو داده است؟ پیامبر اکرم(ص) از این گفتار من، خشمگین شد، به طورى که موهاى جلوى سرش از شدت خشم به حرکت درآمد.

 

 

 

  زندگی نامه حضرت محمد (ص)

 



فرزندان حضرت محمد (ص):



الف) پسران ان حضرت محمد (ص):

 


1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) تولد یافت. از این رو پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند.

 


2. عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مى‏گفتند.

 


3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.

 


عبدالله و قاسم از خدیجه کبرى (س) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند. وهرسه آنان در سنین کودکى از دنیا رفتند.

 

 

 

ب) دختران حضرت محمد (ص):

 

 

1. زینب (س). 2. رقیه (س). 3. ام کلثوم (س). 4. فاطمه زهرا (س).



دختران حضرت محمد (ص) همگى از حضرت خدیجه(س) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(ص) جز فاطمه زهرا (س) پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند. تنها فرزندى که از آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(س)، آخرین دختر وى بود. این بانوى مکرّمه، افتخار بانوان عالم، بلکه همه انسان‏ها و مورد تقدیس و تکریم فرشتگان عرشى است. همو است که مادر سبطین و امّ الأئمة المعصومین(ع) است.

 

 

 





      
   1   2   3   4   5   >>   >








[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]